آه عشقم تو كجايي من هنوز چشم انتظارم
آه عشقم تو كجايي كه دگر طاقت ندارم
دل من تنگ دلت گشته و من چشم به راه بيدارم
منتظر در طلب عشق تو و در طب عشق تو هنوز بيمارم
تو بيا تا بنشينم به كنارت دلم آغشته به عشقت شود و گه بكنم نيم نگاهي
در شب تيره و تاريك و پر از ماه و ستاره به تو گويم آه عشقم تو چه ماهي
از لب سرخ تو من بوسه بگيرم ، بروم به آسمانها گرچه بر روي زمينم
در همان لحظه بگويم بارالهي چه كنم عاشقترينم
...SAM
نظرات شما عزیزان:
14 مرداد 1389
| 0:7 | Emad | .: Weblog Themes By Pichak :.