آرزوی دیدار

یادم میاد می گفتی، برو خدانگهدار
نوشتی روی دیوار، به آرزوی دیدار

رفتم تو راه رفتن، دلم می گفتش نرو
نمی شنیدم انگار، من التماس دل رو

رفتم و باز اومدم، اما ندیدم اون رو
گفتن که دیر رسیدی، داده به دنیا جون رو

گفتم محاله هرگز، اون که منو دوست داره
قول داده بود که هیچ وقت منو تنها نذاره

می گن که آرزومون، افتاده به قیامت
من که ندارم اینقدر، طاقت بی نهایت

به عشق تو رو دیوار، منم واسه ت نوشتم
به آرزوی دیدار، منم خودم رو کشتم

منو ببخش عزیزم، که خیلی دیر رسیدم
زیر نوشته ی تو یه خط سرخ کشیدم

با قطره قطره ی اشک، با ذره ذره ی خون
به آرزوی دیدار، منم دارم می دم جون




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







18 مرداد 1389 | 3:26 | Emad |